تمامش کن

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

بهار

گاه نوشته های من ...

برای خودم می نویسم...

امروز اولین، بهار بدون تو را تجربه کردم...‌

چقدر تلخ است،

بهاری که خزان است...

Roo

چهارشنبه یکم فروردین ۱۴۰۳|۱۱:۳۰ ب.ظ |تو بگو...| |


تمامش کن...
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 9 تاريخ : يکشنبه 26 فروردين 1403 ساعت: 16:42

خوشبحالت

گاه نوشته های من ...

برای خودم می نویسم...

خوشبحالت که فوت شدی و از این دنیای لعنتی رفتی...

Roo

یکشنبه هشتم بهمن ۱۴۰۲|۱۱:۴۶ ب.ظ |تو بگو...| |


[-Design-]

تمامش کن...
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 28 تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1402 ساعت: 14:33

روز زن

سلام،،، سلام...حالت خوبه عزیزم؟ اومدم بگم، جای خالیت بیشتر از همیشه عذابم میده؛ مخصوصا امروز و فردا که روز زن و مادرِ.قطعا، الان جایی که هستی خیلی خوبه و خدا حسابی حواسش بهت هست.دخترمون زیاد بهانه گیری می کنه، امروز که باهم رفتیم خیابون بهم میگفت: بابا هر کسی رو که نگاه می کنم به مناسبت روز مادر، کادو و یا گل دستشه و خوشبخالشون.دخترمون خیلی دلتنگته، من که دیگه هیچ...اومدم از طرف خودم و دخترمون روز زن و مادر رو به تو بهترین همسر و مادر تبریک بگم و دعا کنم خدای مهربون روحت رو غرق در رحمت و مغفرت خودش قرار بده.چقدر که ندارمت...Roo تمامش کن...ادامه مطلب
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1402 ساعت: 14:45

پاییز

آخرین ماه از اولین پاییزی که تو دیگر نیستی رو به اتمام است.

برای من پاییز امسال از همان ابتدا زمستان بود؛

سردی و بی فروغی که در این نُه ماه تمام وجودم را گرفته به مراتب سردتر و شکننده تر از سرمای پاییز و زمستانیست که در پیش دارم.

چقدر که ندارمت...

چقدر سکوت نبودنت فریاد می زند و هر لحظه تنهایی من را بیشتر و بیشتر به رخم می کشد.

تا به کی باید از این دوری و فراق بسوزم؟

دوستت دارم.

Roo

تمامش کن...
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 26 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1402 ساعت: 13:22

فراق

گاه نوشته های من ...

برای خودم می نویسم...

بدترین و شدیدترین، عذابی که ممکن بود خدا بهم بده، فراق و سوگ تو بود که بهش مبتلا شدم....

دوشنبه بیست و نهم آبان ۱۴۰۲|۹:۵۵ ب.ظ |تو بگو...| |


تمامش کن...
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 34 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1402 ساعت: 4:07

تو....

نمیدونی چه حس غریبیه وقتی صبح ها از خواب بیدار میشی و دلت تنگه؛ اون لحظه دلت میخوادش ولی اونی که باید باشه نیستش و هیچ کاری هم از دستی کسی بر نمیاد!!!یا اینکه در طول روز همش ذهنت درگیره و مشغول، که انگار دیشب داخل خواب دیدمش ولی یه حس و صدای دیگه داخل ذهنت میگه، نه،،، یه چیز شبیه به توهم ذهنی برات پیش اومده....میدونی چی میخوام بگم؟ بدترین عذابه که حتی مطمئن نیستی خوابش رو دیدی یا نه؟ و ته دلت به همینم راضی شدی اما...‌خلاصه اینکه، بعد از تو خاک بر سر من و روزگارم شده.همه هستند، ولی تو نیستی؛ و وقتی تو نباشی انگار که هیچ کسی نیست.در مسیر بازگشت از #رامسرRoo تمامش کن...ادامه مطلب
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 43 تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1402 ساعت: 22:46

توبگو...

گاه نوشته های من ...

برای خودم می نویسم...

تو بگو با این دلِ تنگ و بیقراری چه کنم...؟

Roo

شنبه بیست و نهم مهر ۱۴۰۲|۹:۴۵ ب.ظ |تو بگو...| |


[-Design-]

تمامش کن...
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 1 آبان 1402 ساعت: 18:09

دلتنگتم

حرفم بسیار و غم و غصه ام بسیارتر...

همه ی حرف و زبان حالم در این جمله خلاصه میشه:

دلتنگتم و بیقرار...

Roo

شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۲|۱۱:۵۹ ق.ظ |تو بگو...| |

تمامش کن...
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 54 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1402 ساعت: 0:54

محبوبم

محبوبم سلام.بعد از 12 سال، دیروز اولین تولدم بدون حضور تو بود، ولی خوب میدونم که روحت کنارمون بود.خوب میدونی که بعد از تو هیچ چیزی بر من مبارک و میمون نیست به غیر از وصال تو؛در نبود تو دخترمون خیلی سعی می کنه که جای خالی تو رو پُر کنه؛دیروز رو هم که دیدی چطور برای بابا، تولد پدر دختری گرفت.دلم میسوزه و به درد می آید.برای تو، برای دخترمون و برای خودم؛ همه ی ما سوختیم و سوخیتم...راستی تا حالا فرصت شده که از خدا بپرسی حکمت این مصیبت عظمی چی بود؟دلیل بی مادر شدن دخترمون و گریه ها و بهانه گیری هاش، نگاه های پر از غصه اش به بچه هایی که مادر دارند واسم مادر را به زبون می آورند...یا سوالات دخترمون از من وقتی وارد یک جمعی می شیم که بابا، اینا میدونند من مامان ندارم؟ و من در جوابش ....میگم، از طرف من به خدا بگو: الان دیگه حالت خوبه؟ کِیفَت کوکه؟ خنده به لبانت جاریه؟ یک کلام حال ما، حالت رو خوش کرده؟عزیزترینم خیلی دلتنگتم و ....Roo تمامش کن...ادامه مطلب
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 57 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1402 ساعت: 21:11

یادگار

گاه نوشته های من ...

برای خودم می نویسم...

بماند به یادگار در جریده ی عالم، که من هیچ خیری از این دنیا ندیدم....

Roo

دوشنبه پنجم تیر ۱۴۰۲|۸:۱۰ ق.ظ |تو بگو...| |


تمامش کن...
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 57 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 5:53

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه